رسول الله | |||
![]() |
از میان دهها الگوى نمونه و شاخص، قرآن کریم، دو تن از آنان را به گونهاى خاص مورد توجّه و تذکّر قرار داده است،
یکى «ابراهیم»علیه السلام و دیگرى «محمّد»صلى الله علیه وآله وسلم. چه این که درباره این دو پیامبر تعبیر «اسوه» را به کارگرفته است:
1 - «قد کانت لکم اسوة حسنة فى ابراهیم و الّذین معه اذ قالوا لقومهم انا براؤا منکم و ممّا تعبدون من دون اللَّه کفرنا بکم و بدا بیننا و بینکم العداوة و البغضاء ابدا حتى تؤمنوا باللَّه وحده...» (ممتحنه /4)
«براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهیم و کسانى که با او بودند، وجود داشت، در آن هنگامى که به قوم مشرک خود گفتند: ما از شما و آن چه غیر از خدا مىپرستید بیزاریم، ما نسبت به شما کافریم، و میان ما و شما عداوت و دشمنى همیشگى آشکار شده است، تا آن زمان که به خداى یگانه ایمان بیاورید.»
2 -لقد کان لکم فى رسول اللَّه اسوة حسنة لمن کان یرجوا اللَّه و الیوم الآخر و ذکر اللَّه کثیرا» (احزاب /21)
«مسلماً رسول خدا براى شما سرمشق نیکویى است، براى آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد مىکنند.»
تأمّل در این آیات نشان مىدهد که وجه امتیاز حضرت ابراهیمعلیه السلام و پیامبر خاتمصلى الله علیه وآله وسلم بر سایر انبیاء این است که: این دو پیامبر در تحکیم اندیشه توحیدى و مبارزه با شرک نقشى نمایانتر ایفا کرده و راهى دشوارتر را پیمودهاند و امتیاز پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله وسلم بر حضرت ابراهیمعلیه السلام این است که «ابراهیمعلیه السلام» به نام و وصف «اسوه» معرّفى شده و پیامبر اسلام با عنوان «رسولاللَّه» براى همه جهانیان تا همیشه تاریخ اسوه و الگو شناخته شده است، بىآن که یکى از اوصاف او متمایز گردد و این بدان معناست که خداوند او را براى همگان و در تمامى ساحتها و عرصهها، الگوى برتر و شایسته اقتدا و پیروى مىشناسد. بىآن که ساحتى از ساحتهاى زندگى وى ترجیح داده باشد.1
البته آیه شریفه، در سیاق آیات جنگ احزاب قرار گرفته است، اما اطلاق و زبان عام آیه، نشان مىدهد که اسوه بودن آن حضرت، اختصاص به شیوه رهبرى و فرماندهى در جنگ ندارد. از همین روى مفسّران و قرآنپژوهان در تفسیر آیه مبارکه، هر چند از دو احتمال یاد کردهاند اما معناى عموم را برگزیدهاند. از جمله در تفسیر «کشاف» زمخشرى (م، 528 ه) آمده است:
از میان دهها الگوى نمونه و شاخص، قرآن کریم، دو تن از آنان را به گونهاى خاص مورد توجّه و تذکّر قرار داده است:
یکى «ابراهیم»علیه السلام و دیگرى «محمّد»صلى الله علیه وآله وسلم. چه این که درباره این دو پیامبر تعبیر «اسوه» را به کارگرفته است.
«شخص پیامبر [در تمامى ابعاد] اسوه نیکو، یعنى الگو و نمونه است.»2
دقت در رموز ادبى آیه، شمول و فراگیرى آن را نسبت به همه موضوعات و مقولات زندگى و همه عصرها و نسلها مىرساند.
از آن جمله:
1 - آیه با دو حرف «لام» و «قد» شروع شده است، و این حروف در ادبیات عرب، قطعى و حتمى بودن مضمون پیام را مىرساند. اسوه و الگو بودن پیامبر از نگاه وحى قطعى و مورد تأکید است.
2 - استفاده از فعل ماضى «کان» در آیه، معناى ثبوت و استمرار و فراگیرى را افاده مىکند؛ آن سان که لازمه خاتمیت رسالت اوست.3
3 - تعبیر «فى رسولاللَّه» بیانگر این است که ظرفیّت وجود رسالى، سراسر درس و پیام و الگوبخشى است.
این ویژگىهاى بیانى سبب شده است که جاراللَّه زمخشرى - بیان و بلاغت شناس زبان عرب - بگوید:
«اگر تا پایان آیه بنگریم خواهیم دید که خداوند از هیچ تأکیدى فروگزار نکرده است.»4
4 - واژه «اسوه» علاوه بر مفهوم الگو، متبّع و معیار بودن، مفهوم شایسته بودن را نیز در خود نهفته دارد. زیرا کسانى که از سوى مردم مورد تبعیت قرار مىگیرند، برخى صالح و برخى ناصالحند، واژه «ولىّ» هم به رهبران صالح اطلاق شده و هم بر پیشوایان ناصالح - «والذین کفروا اولیائهم الطاغوت» (بقره /257) - ولى واژه «اسوه» در جایى به کار مىرود که رهبر و الگو مورد تأیید و داراى صلاحیت شخصیت مثبت باشد.
7312:کل بازدید |
|
6:بازدید امروز |
|
0:بازدید دیروز |
|
درباره خودم
| |
![]() | |
لوگوی خودم
| |
| |
لینک دوستان | |
بایگانی | |
فروردین 1389 خرداد 1389 | |
اشتراک | |